مرد پرگوشت رخسار نیکوروی. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). آنکه دو گونه و چهرۀ او پرگوشت باشد. (از اقرب الموارد). پرگوشت رخسار بی ترش رویی. (فرهنگ فارسی معین) ، پیل یاپیل بزرگ. (منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء). فیل و گویند زندبیل. (از اقرب الموارد). ژنده پیل. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) ، حریر پارۀ سر درفش. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد). حریر پاره ای که بر سردرفش بندند. (ناظم الاطباء) ، از اعلام است. (ناظم الاطباء). نامی است از نامهای زنان. (فرهنگ فارسی معین). در عربی نامی از نامهای مردان، در فارسی نامی از زنان است (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)