معنی کصیص
- کصیص (رَ)
- کص. فراهم آمدن و مجتمع گردیدن چیزی، آواز باریک برآوردن، مضطرب شدن و لرزیدن و پیچیدن بر خود از جهد و رنج، ورترنجیدن، جنبیدن، ترسیدن، بانگ کردن ملخ. (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) ، انبوهی نمودن مردم بر آب. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). گویند کص الماء بالناس
