معنی کشیک - لغت نامه دهخدا
معنی کشیک
- کشیک
(کَ / کِ) - پاسبان. نگهبان، مرد پاسبان. (ناظم الاطباء). قراول. نگهبان پاسدار، نوبت دار. (یادداشت مؤلف) ، نوبت پاسبانی. (آنندراج) ، وظیفۀ مراقبت در کارهای لشکری در مدتی محدود از شب یا روز. قراولی. (یادداشت مؤلف).
- سرکشیک، آنکه رئیس نگهبانان در وقت نگهبانی است.
- کشیک آقاسی (اصطلاح دورۀ صفویه) ، پاسبان. نگهبان.
- کشیک آقاسی باشی، رئیس کشیکچی ها
لغت نامه دهخدا