جدول جو
جدول جو

معنی کشیش

کشیش
(کَ)
بانگ نخستین شتر که کمتر از کتیت است، آواز جوشش می. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) ، بانگ آتش زنه وقت بیرون جستن آتش از آن. (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) ، بانگ گاو. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد).
- کشیش الافعی، آواز پوست افعی نه آواز دهن آن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا