معنی کسیره کسیره (کَ رَ) کسیر. (اقرب الموارد). - شاهکسیره، گوسپندی که یکی از دست و پای آن شکسته شده باشد. (ناظم الاطباء). رجوع به کسیر شود. - ناقه کسیره، ناقهکسیر. (اقرب الموارد). رجوع به کسیر شود لغت نامه دهخدا