کریج. کریجه. خانه کوچک مطلقاً، خانه کوچکی که از نی و علف سازند مانند اطاقک دهقانان در کنار مزرعه و فالیز. (فرهنگ فارسی معین) : همه عالم چو باغ و بستان است این کریچت بتر ز زندان است. سنائی (از فرهنگ فارسی معین). ، تالاری که بر بالای خرمن غلۀ ناکوفته سازند تا باران آن را ضایع نسازد. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به کریج، کریجه و کریچه شود