معنی کری کری (کَرْ ری) کندی. بطوء. (یادداشت مؤلف) : چیزی که تو پنداری در حضرت و در غربت کاری که تو اندیشی از کری و همواری نیکوتر از آن باشد باﷲ که تو اندیشی آسانتر از آن باشدحقا که تو پنداری. منوچهری لغت نامه دهخدا