کری ً. (منتهی الارب). سخت دویدن. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، کندن در جوی حفره ای جدید. (از اقرب الموارد). کندن جوی را و کذا کری البئر، ای استحدث حفرها. (منتهی الارب) ، بشتافتن و دست و پای ناهموار اندختن دابّه در رفتن. کرت الدابه. (منتهی الارب) ، گوی باختن و زدن بر آن تا بلند گردد. (ناظم الاطباء).