معنی کرک کرک (کَ رَ) لوئی. کخ. لخ. دخ. دوخ. پیزر. (یادداشت مؤلف). پرزهای گل این گیاه را بناها در ساروج ریزند برای جلوگیری از شکاف خوردن آن. رجوع به لوئی شود لغت نامه دهخدا