جدول جو
جدول جو

معنی کر

کر
(کُرر)
پیمانۀ خواربار که مر اهل عراق راست. ج، اکرار. (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). واحد وزن معادل 1200 رطل عراقی مساوی 156000 درهم هموزن 30 من و 38سیرو 2 توله سنگ متعارف دکن یا 1/5 درهم و مجموع 10900 مثقال است. (رسالۀ مقداریه از فرهنگ فارسی معین) ، بار شش خر و آن شصت قفیز یا چهل اردب باشد. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). ج، اکرار. (اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء) ، (اصطلاح فقه) آبگیری که هر یک از طول و عرض و عمق آن سه وجب و نیم باشد. (ناظم الاطباء). پیمانه جهت آب و آن به مقدار آبی است که با ملاقات نجاست نجس نشود. اندازۀ آب که در مکعبی بگنجد که هر یک از ابعاد آن (طول و عرض و عمق) سه وجب و نیم باشد و آن نزدیک 350 لیتر است، در جندی شاپور معادل 480 من جندی شاپور یعنی معادل 1250 من اهواز بود، در اهواز یک کر گندم 1250 من و یک کر جو1000 من بوده است. (فرهنگ فارسی معین) ، چادر. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). کساء. (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) ، چاه. (ناظم الاطباء). رجوع به کرّ شود
لغت نامه دهخدا