جدول جو
جدول جو

معنی کر

کر
(رُقْ / رَقْ یَ)
حمله کردن بر کسی و میل نمودن بدو. (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء). میل نمودن و حمله کردن. یقال: انهزم عنه ثم کر علیه. کرور. تکرار. (اقرب الموارد) ، برگردیدن سوار از میدان جنگ جهت جولان و دوباره بازگشتن برای نبرد. (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). منه یقال: الجواد یصلح للکر و الفر. (اقرب الموارد) ، بازگردیدن، بازگردانیدن، لازم و متعدی است. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). کرور. (اقرب الموارد) ، بازگشتن روز و شب یکی پس از دیگری. (از اقرب الموارد). و رجوع به کرّ در مادّۀ بعد شود، مهربانی کردن. (منتهی الارب). و رجوع به کرور، کریر و تکرار شود
لغت نامه دهخدا