جدول جو
جدول جو

معنی کبر

کبر
(کَ)
گبر. پهلوی است و به پارسی خفتان گویند. (صحاح الفرس). به زبان پهلوی خفتان جنگ را گویند. (برهان). جامه ای است که در جنگ پوشند مثل خفتان، و کژاگن نیز گویندش. (اوبهی). خفتان را گویند. (آنندراج) :
یکی کبر پوشید زال دلیر
به جنگ اندرآمد به کردار شیر.
فردوسی.
ز اسبان جنگی فرود آمدند
هشیوار با کبر و خود آمدند.
فردوسی.
برفتند با نیزه و خود و کبر
همی گرد لشکر برآمد چو ابر.
فردوسی.
بفرمود تا جوشن و خود و کبر
ببردند با تیغ پیش هزبر.
فردوسی.
چو بشنید شد همچو یک پاره ابر
بسر برش پولاد و در تنش کبر.
فردوسی.
و رجوع به گبر شود
لغت نامه دهخدا