جدول جو
جدول جو

معنی کبت

کبت
(کِ / کَ)
زنبور عسل. (برهان). مگس عسل. (آنندراج). ذباب عسل. نحل. (فهرست مخزن الادویه). منج انگبین. زنبور عسل. عساله. (منتهی الارب) :
همچنان کبتی که دارد انگبین
چون بماند داستان من بر این
کبت نادان بوی نیلوفر بتافت
خوشش آمد سوی نیلوفر شتافت
وز بر خوشبوی نیلوفر نشست
چون گه رفتن فراز آمد نجست.
رودکی.
و باز بفرمود تا یکی جوال بزرگ از کبت سرخ پر کردند و ابروی را در آن جوال کردند تا بمرد. (تاریخ بخارا چ مدرس رضوی ص 6). خلیه عاسله، کبت پر از انگبین. (منتهی الارب).
- کبت خانه، لانۀ زنبور:
ای شید کبت خانه برآشفتی
با ابلهی و بی خردی جفتی
آرام کی پذیرد تا محشر
این کبت خانه را که برآشفتی
سهل است کبت خانه برآشفتن
کبتی بجامه بردی و خوش خفتی.
حکیم سوزنی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا