جدول جو
جدول جو

معنی کافل

کافل
(فِ)
عائل. پذیرفتار. پذیرنده. پذیرندۀ تعهد و تیمار کسی و آنکه چیزی نخورد و پیاپی روزه دارد و روزه ها را بهم متصل سازد و آنکه با خودپیمان بندد که در روزه سخن نگوید و حرفی بر زبان نیاورد. (از اقرب الموارد) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا