کاش، مخفف کاشکی، ای کاش که، کاش که، کاش کی، کاچ: کاشک آن گوید که باشد بیش نه بر یکی بر چند نفزاید فره، رودکی، کاشک هرگز این سودا در دیگ سویدا نپختمی، (سندبادنامه ص 307)، کاشک تنم بازیافتی خبر دل کاشک دلم بازیافتی خبر تن کاشک من از تو برستمی بسلامت آی فسوسا کجا توانم رستن، رابعۀ بنت کعب (از رادویانی ص 81)، ما را کاشک تا مرد بودمانی، (تفسیر ابوالفتوح رازی)، و رجوع به کاشکی شود