کاجغری. (سمعانی). منسوب است به کاشغر. رجوع به کاشغر شود: گوش تو سوی سماع و دست تو سوی شراب چشم تو سوی دو رخسار بت کاشغری. فرخی (دیوان چ دبیرسیاقی ص 400). ایا شکسته سر زلف ترک کاشغری شکنج تو علم پرنیان شوشتری. عنصری. سرای و باغ تو آراسته به سرو بلند چه سرو غاتفری و چه سرو کاشغری. عنصری. چه کنی نقص مشک کاشغری که غر آخر حروف کاشغر است. خاقانی