معنی کارمند
- کارمند (مَ)
- خدمتکار. (غیاث) (آنندراج). دارندۀ کار. کاردار دفتری. کسی که شغلی در دستگاهی دارد. عضو اداره و نظایر آن. (فرهنگستان). خدمت گزار اداری. مستخدم در یکی از ادارات دولتی مستخدم اداری. ج، کارمندان، کارآمد و قابل و لایق کار و آنکه از وی کار آید. (ناظم الاطباء)
