جدول جو
جدول جو

معنی کاج

کاج
دهی کوچکی است از دهستان براآن، بخش حومه شهرستان اصفهان، واقع در 18هزارگزی جنوب خاور اصفهان و یک هزارگزی شمال زاینده رود، جلگه، معتدل، سکنۀ آن 77 تن است زبان آنان فارسی، آب آن اززاینده رود و محصول آنجا غلات و شغل اهالی زراعت و راه آن فرعی است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
نام قصبه ای در پشت کوه:
سروبالائی هوای کاج کرد
دین و دل از عاشقان تاراج کرد،
بقال قهوه رخی
رباطی است میان قم و ری که آن را دیرکاج گویند، (جهانگیری) (انجمن آرای ناصری) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا