معنی کاتم - لغت نامه دهخدا
معنی کاتم
- کاتم
(تِ) - نعت فاعلی از کتم. درزدوز. (منتهی الارب) (آنندراج) ، پنهان کننده. (مهذب الاسماء). پوشنده. رجوع به پوشنده شود. آدم محرم. سرپوش، نهفته. سرٌ کاتم ٌ، راز نهان داشته. (منتهی الارب) (آنندراج) ، قوس ٌ کاتم ٌ، بمعنی قوس کتیم است. (منتهی الارب). کمان از چوب ناشکافته یا کمان سوفارناکرده. (آنندراج). کاتمه، مثله. (منتهی الارب) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا