جدول جو
جدول جو

معنی کابیدن

کابیدن
(مَ لَ حَ کَ دَ)
کاویدن. کندن، خراشیدن، شکافتن. (برهان) ، کابیدن با، مکابره:
خدائی که کوه سهند آفرید
ترا داد بینی چو کوه سراب
نئی کوهکن چند کابانیش
نگهدار ادب با بزرگان مکاب.
کمال خجندی (از آنندراج و انجمن آرای ناصری)
لغت نامه دهخدا