معنی قیمق
قیمق
(قَ مَ)
روغن که برروی شیر جوشیده بندد. رجوع به قیماق و قیماغ شود
لغت نامه دهخدا
⚡ جستجوی واژه " قیمق " در سایر فرهنگهای لغت و دائره المعارفهای جدول جو ...