معنی قوم قوم اقامت، قوم، (اقرب الموارد)، رجوع به مادۀ قبل شود، زین پوش، نی که میان آن کاواک نباشد، (فرهنگ فارسی معین) (آنندراج) لغت نامه دهخدا