جدول جو
جدول جو

معنی قوم - جستجوی لغت در جدول جو

قوم
تیره
تصویری از قوم
تصویر قوم
فرهنگ واژه فارسی سره
قوم
گروهی از مردم با ویژگی های مشترک زبانی، تاریخی و نژادی، خویشاوندان، همسر، زن
تصویری از قوم
تصویر قوم
فرهنگ فارسی عمید
قوم
گروه مردان و زنان را گویند
تصویری از قوم
تصویر قوم
فرهنگ لغت هوشیار
قوم
((قُ))
گروه مردم، خویشاوندان، جمع اقوام
تصویری از قوم
تصویر قوم
فرهنگ فارسی معین
قوم
زین پوش، نیی که میان آن کاواک نباشد
تصویری از قوم
تصویر قوم
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از رقوم
تصویر رقوم
جمع رقم، نبشته ها پیکرها جمع رقم ارقام
فرهنگ لغت هوشیار
سنجد از گیاهان، زاخل دوزخدار درختی که در دوزخ روید، تلخ سنجد، گویند درختی است در جهنم دارای میوه ای بسیار تلخ که دوزخیان از آن خورند، هر چیز تلخ و سمی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اقوم
تصویر اقوم
راست تر استوارتر راست تر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقوم
تصویر تقوم
راست شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رقوم
تصویر رقوم
رقم ها، اعداد، جمع واژۀ رقم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زقوم
تصویر زقوم
گیاهی صحرایی با ساقه های بلند و ستبر، برگ هایی شبیه برگ انار و گل هایی زرد رنگ، درختی در دوزخ که میوۀ بسیار تلخ دارد و دوزخیان از میوۀ آن می خورند، کنایه از هر غذایی که تلخ، سمی و کشنده باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فقوم
تصویر فقوم
دشوار شدن: کاری، سترگ گشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اقوم
تصویر اقوم
((اَ وَ))
راست تر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رقوم
تصویر رقوم
((رُ))
جمع رقم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از زقوم
تصویر زقوم
((زَ قُّ))
نام درختی است در جهنم که میوه های تلخ بار می آورد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قومیت
تصویر قومیت
وابستگی و دل بستگی به قوم و امت خود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قومیت
تصویر قومیت
زانیچ خوهی میهن دوست
فرهنگ لغت هوشیار
جمع قائم، نگهبانان پاسداران قومی خویشاوندی، زانیچی (ملی جمع قائم (قایم) نگهبانان مستحفظان: قریب پنجاه شصت هزار سوار شمشیر زن بر گستواندار که به ظاهر بلخ در حلقه قومه خاص مرتب بودند
فرهنگ لغت هوشیار
قومینی یونانی تازی گشته بوزه می از جو یا ارزن شرابی که از آرد جو و آرد ارزن و غیره سازند بوزه
فرهنگ لغت هوشیار
پارسی است کومیش کومش کنتار (مقنی) شاید از آن روی که بیشینه کنتاران کومیشی بوده اند مقنی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قومس
تصویر قومس
مهتر و امیر قوم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قوماورس
تصویر قوماورس
قاتل ابیه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قوماریس
تصویر قوماریس
قوماروس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قوماروس
تصویر قوماروس
یونانی تازی گشته توت فرنگی درختی (قاتل ابیه) از گیاهان قاتل ابیه
فرهنگ لغت هوشیار
یونانی تازی گشته رازیانه دشتی از گیاهان رازیانه صحرایی را گویند که یکی از گونه های رازیانه است این گیاه در اکثر ماخذ به نام رازیانه بری ثبت شده است
فرهنگ لغت هوشیار
((قُ یَّ))
اشتراک گروهی از مردم در تاریخ و زبان و آداب و رسوم که عامل پیوند و اتحاد بین آنان است
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قومنی
تصویر قومنی
((مَ))
شرابی که از آرد جو و آرد ارزن و غیره سازند، بوزه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قومش
تصویر قومش
((مِ))
مقنی، چاه کن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قومش
تصویر قومش
مقنی، چاه کن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قومه
تصویر قومه
مستحفضان، نگهبانان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قومیت
تصویر قومیت
Ethnicity
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از قومی
تصویر قومی
Ethnic
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از قوم محوری
تصویر قوم محوری
Ethnocentricity
دیکشنری فارسی به انگلیسی