جدول جو
جدول جو

معنی قوف

قوف
(رُ)
پیروی کردن و در پی کسی رفتن. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب) (آنندراج) : قاف اثره یقوفه قوفاً، تبعه. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا