جدول جو
جدول جو

معنی قوح

قوح
(رَ)
ریم گرد آمدن، روفتن خانه. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب) (آنندراج). قاح البیت، کنسه. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا