جدول جو
جدول جو

معنی قواهر

قواهر
(قَ هَِ)
جمع واژۀ قاهر، جمع واژۀ قاهره. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، شیخ اشراق آنچه را که مشائیان عقل گفته اند نور قاهر نامیده است. کلمه قواهر که جمع قاهر است بطور مطلق بر عقول اعم از طولیۀ مترتبه و عرضیۀ متکافئه اطلاق شده است و هرگاه باقید سافله ذکر شود مراد عقول متکافئه است، و هرگاه با جمله و قید اعلون (القواهر الاعلون) گفته شود مرادعقول مترتبۀ طولیه است. بطور کلی انوار مجرده منقسم میشوند به انوار قاهرۀ اعلون که عبارت از طبقۀ طولیۀ مترتبه باشند و انوار قاهرۀ صوریه که ارباب اصنام باشند و عبارت از طبقۀ عرضیۀ متکافئۀ غیرمترتبه اند در طرف نزول و ارباب اصنام نوعیۀ جسمیه اند، از قواهر سافله تعبیر به قواهر نازله نیز شده است. بطور کلی سهروردی انوار مجرده را بر دو گونه تقسیم میکند: یکی انوار قاهره، دیگری انوار اسفهبدیه یا انوار مدبرۀ برازخ. انوار قاهره را نیز بر دو سلسله منقسم میسازد: یکی قواهر طولی (بقولی مفارقه) که نسبت به موجودات دارای تدبیر و عنایت هستند، تدبیر و عنایتی که بر خلاف تدبیر و عنایت انوار اسفهبدیه مؤدی به استکمال آنها نتواند بود. چون حکیمان قدیم ایران انوار قاهرۀ طولی را عبارت از منبع اصلی وجود عموم موجودات و انوار قاهرۀ عرضی را عبارت از مبداء فرعی وجود خصوص اجسام نوعی و طلسمات بسائط فلکی و عنصری میدانستند، از این رو است که سهروردی دستۀ اول را بعنوان امهات موجودات و اصول و دستۀ دوم را بعنوان امهات و انواع و فروع میخواند. (از فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا