معنی قوافز قوافز (قَ فِ) جمع واژۀ قافز. غوکان. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، اسبان تیزرو که وقت دویدن برجهند. (آنندراج). رجوع به قافز شود لغت نامه دهخدا