جدول جو
جدول جو

معنی قموع

قموع
(قَ)
آنکه را در بن مژه قرحه دمد یا فسادی در کنج چشم حادث شود یا رنگ گوشت کنج چشم وی سرخ یا برگشتگی پیدا کند و کم بینا شود از روانی اشک. (از منتهی الارب). رجوع به قمع شود
لغت نامه دهخدا