معنی قله قله (رَ نَ) اندک شدن. (ترجمان علامه، ترتیب عادل). کم گردیدن. (اقرب الموارد) (منتهی الارب) : قل قله، کم گردید. (منتهی الارب) ، لاغر و کوتاه گردیدن: قل الجسم،ضوی و قصر، برخاستن از بیماری یا از درویشی. (از اقرب الموارد). رجوع به مادۀ قبل شود لغت نامه دهخدا