جدول جو
جدول جو

معنی قعم

قعم
(رُ)
بیمار گردیدن. (اقرب الموارد) (منتهی الارب). گویند: قعم الرجل قعماً، اصابه داء فقتله. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا