جدول جو
جدول جو

معنی قعص

قعص
(رَدْوْ)
قعاص زده گردیدن گوسپند. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). گویند: قعصت الشاه قعصاً. (منتهی الارب). رجوع به قعاص شود، قعوص گشتن گوسفند. (اقرب الموارد) (منتهی الارب). گویند: قعصت الشاه، صارت قعوصاً. (اقرب الموارد) (منتهی الارب). رجوع به قعوص شود
لغت نامه دهخدا