جدول جو
جدول جو

معنی قطین

قطین
(قَ)
جمع واژۀ قاطن. (اقرب الموارد) (منتهی الارب). رجوع به قاطن شود، قاطن. (اقرب الموارد) ، خدم و حشم آزاد، اهل خانه. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). و آن ازبرای واحد و جمع است، یا جمع آن قطن است، یعنی خدم و حاشیۀ کسی. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا