معنی قطوع قطوع (قَ) ناقه قطوع، ناقه ای که شیرش زود سپری گردد. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) ، برنده: صحبتی باشد چو شمشیر قطوع همچو وی در بوستان و در زروع. مولوی لغت نامه دهخدا