دوختن جامه را، قطران مالیدن شتر را، چکیدن، چکانیدن. (اقرب الموارد) (منتهی الارب). اصمعی گوید: متعدی و لازم هر دو استعمال میشود. و ابوزید گوید: به خودی خود متعدی نشود بلکه به وسیلۀ همزۀ باب افعال گویند: اقطره اﷲ. (اقرب الموارد) ، گرفتن و بازداشتن، پس یکدیگر کردن شتران را و یک رشته نمودن، نیک بر زمین افکندن. (اقرب الموارد) (منتهی الارب) ، اسهال گرفتن. (اقرب الموارد). گویند: قطرت است فلان، مصلت، ای اسهلت. (اقرب الموارد)