معنی قصو قصو (رَ) دور شدن. (اقرب الموارد) (منتهی الارب) ، چیره شدن: قصوته، چیره شدم بر وی در نبرد. (منتهی الارب) ، قصو شاه و ناقه، از کرانۀ گوش او اندکی بریدن. (اقرب الموارد) (منتهی الارب). رجوع به قصوّ و قصا و قصاء شود لغت نامه دهخدا