جدول جو
جدول جو

معنی قزو

قزو
(رُ)
دور بودن از آلایش و پاک بودن از گناه. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب) ، به عصا بر زمین نکتها کردن. (منتهی الارب). گویند: قزا قزواً بعصاه الارض، نکتها بها. (اقرب الموارد) ، قزه باختن. (منتهی الارب). بازی کردن با قزه. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا