جدول جو
جدول جو

معنی قرط

قرط
(رِ)
آویزان دروش گردیدن. گویند: قرط التیس قرطاً، آویزان دروش گردید تکه. (منتهی الارب). قرط التیس قرطاً، کان له زنمتان معلقتان فی اذنیه فهو اقرط. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا