جدول جو
جدول جو

معنی قر

قر
(قِ)
، دلال. ادا. لوندی. کرشمه و ناز. عشوه با تمام بدن. حرکات که در هنگام غمزه و ناز بر کمر وارد کنند. (ناظم الاطباء)، آرایش و زینت که زن کند.
- قر آمدن، قر دادن.
- قر دادن، کون و کچول کردن. حرکت دادن اندام بدن با اصول.
- قر گردن، حرکاتی که به گردن دهند
لغت نامه دهخدا