معنی قاشی قاشی پشیز، هیچکاره، (آنندراج) (منتهی الارب)، پشیز هیچکاره که رائج نباشد، رجوع به قاش شود، پوست بازکننده، (ناظم الاطباء)، قاشر لغت نامه دهخدا