جدول جو
جدول جو

معنی قادر

قادر
(دِ)
احمد بن اسحاق، مکنی به ابوالعباس بیست وپنجمین خلیفۀ عباسی است که از 381 تا 422 هجری قمری خلیفه بود. او پیش از آنکه به خلافت رسد در بطیحه نزد ابوالحسن علی بن نصر صاحب بطیحه می نشست و از طائع خلیفه گریخته بود چون طائع را بگرفتند بهاءالدوله پسر عضدالدوله کس به طلب قادر فرستاد و خلافت به او مقرر گردانید و سوگند خورد و بیعت کرد و او را بر مسند خلافت نشاندو طائع را به او سپرد. قادر مردی متدین، متعبد، عاقل، دانا، فاضل و بسیارخیر بود. طائع را در حجرۀ نیکو بنشاند و جمعی را بر او موکل کرد تا او را نگاه میداشتند و خدمتش مینمودند و با طائع احسان و اکرام میکرد. وی سکینه دختر بهاءالدوله بن عضدالدوله را بخواست و در روزگار او دولت عباسیان رونق گرفت. قادر به سال 422 ه. ق درگذشت. (از تجارب السلف ص 253) (مجمل التواریخ والقصص ص 381، 382، 396، 404، 427، 453)
لغت نامه دهخدا