جدول جو
جدول جو

معنی فوق

فوق
زبر نره، (منتهی الارب)، راه نخستین، (از اقرب الموارد) (منتهی الارب)،
مرد درازبالا و مضطرب خلقت،
سوفار تیر، (منتهی الارب)، شکاف سر تیر که در وتر قرار گیرد، (از اقرب الموارد)، گونه ای از سخن، (منتهی الارب) (اقرب الموارد)، شرم زن، (منتهی الارب)، کرانۀ سر زبان و مفرج دهان و گشادگی آن، مرغی است، ج، افواق، فوق، فقی، (منتهی الارب) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا