زدن سر کسی را به شمشیر. (منتهی الارب). زدن کسی را به شمشیر. (اقرب الموارد) ، جستن شپش را در سر کسی. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) ، شپش جستن در لباس کسی. (از اقرب الموارد) ، نیکو فکر کردن در شعر و معانی غریب برآوردن. (منتهی الارب). تدبر درشعر و بیرون آوردن معانی و غرایب آن، تأمل در وجوه کاری و توجه به عاقبت آن. (اقرب الموارد) ، تأمل در قومی، آزمودن کسی را در خرد. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، بریده و منقطع گردیدن. (منتهی الارب)