جدول جو
جدول جو

معنی فلفله

فلفله
(ذُ)
خرامیدن به ناز. (منتهی الارب). تبختر. (اقرب الموارد)، دندان مالیدن به سواک (مسواک) . (منتهی الارب) (از اقرب الموارد)، فلفل در طعام یا شراب کردن. (المصادر زوزنی) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا