معنی فعلگی فعلگی (فَ عَ لَ /لِ) عمل فعله. عملگی. (یادداشت مؤلف). کارگری. فعله بودن. مزدوری، کارگری بدون اجرت و مزد. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به فعله شود لغت نامه دهخدا