معنی فعلات فعلات (فَ عَ) جمع واژۀ فعله. کارها. اعمال: تا او جزای فعلات خود بدهد. (جهانگشای جوینی ج 2 ص 69) (فرهنگ فارسی معین) لغت نامه دهخدا