جدول جو
جدول جو

معنی فطنه

فطنه
(کَ عَ)
فطنت. زیرکی و دانایی و تیزخاطری. (منتهی الارب). حذاقت و فهم. مقابل غباوه. ج، فطن. (از اقرب الموارد). دریافتن. (تاج المصادر بیهقی) (مصادراللغۀ زوزنی) ، دانستن چیزی را. (منتهی الارب). رجوع به فطن شود
لغت نامه دهخدا