معنی فص - لغت نامه دهخدا
معنی فص
- فص
(فَص ص / فِص ص / فُص ص) - نگینه. (منتهی الارب). آنچه بر انگشتری سوار کنند از معدنیات چون یاقوت و جز آن. (اقرب الموارد) ، پیوند استخوان. پیوند هر دو استخوان. مفصل، پیوند کار. ج، فصوص. (منتهی الارب) ، اصل و حقیقت کار. (از اقرب الموارد) ، سیاهی چشم. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) ، دانۀ سیر. (منتهی الارب). ج، افص ّ، فصاص، فصوص. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا