معنی فشاغ
- فشاغ (فِ)
- به معنی فاشراباشد که درخت تاک کوهی است. به عربی کرمهالبیضا خوانند و بعضی گویند فاشرسین است که عربان کرمهالاسود خوانند. (برهان). سرخدار. (یادداشت مؤلف). رجوع به فشغ شود، گیاهی است که بر درخت پیچد و فروگیرد آن را و تباه گرداند. (منتهی الارب). گیاه بی برگ که به درخت مجاور می پیچد. (فرهنگ فارسی معین)
