جدول جو
جدول جو

معنی فرودکردن

فرودکردن
(دَ کَ دَ)
پایین آوردن. فرودآوردن.
- سرفرودکردن، خم کردن گردن و فروافکندن سر را به رسم احترام: چون نزدیک وی شدمی برابر آمدی و سر فرودکردی. (تاریخ بیهقی)
لغت نامه دهخدا