جدول جو
جدول جو

معنی فروبیختن

فروبیختن
(دُ دَ)
غربال کردن. با غربال ریختن و افشاندن. بیختن:
دهر به پرویزن زمانه فروبیخت
مردم را چه خیاره و چه رذاله.
ناصرخسرو.
رجوع به بیختن شود
لغت نامه دهخدا